اگرچه عدهای از همان روزهای نخست درباره ترانسفر این مربی دست به پیشداوریهایی زدند اما نکته مهمی هم وجود دارد؛ اینکه فوتبال ما بالاخره بعد از سالها توانست یک مربی را به اروپا ترانسفر کند. اگرچه خیلیها دیاسترادا را تیم چندان مطرحی نمیدانند. گفتوگوی همشهری با ناصر حجازی را میخوانید.
- آقای حجازی، گویا از فضای فوتبال ایران خسته شده بودید. درست است؟
دقیقا همینطور است. دیگر از جو فوتبال ایران خسته شده بودم. اینجا واقعا همه چیز متفاوت است. جو اینجا اصلا قابل مقایسه با فضای فوتبال ایران نیست. شما با آرامش و تمرکز لازم میتوانید به موفقیت تیم خود فکر کنید. خبری از آدمهای مریضی که میخواهند مدام برایت حاشیه درست کنند، نیست.
- اما عدهای معتقدند شما باید این بدبینی را کنار بگذارید و حداقل با روحیه تازهای در دیاسترادا کار کنید. قبول ندارید؟
ببینید، من همان حجازی هستم. این فضای فوتبال ما بود که من را به چهرهای معترض تبدیل کرد. البته این اولین بار نیست که فوتبال ایران را ترک میکنم. یک زمانی به بنگلادش رفتم. آنجا موفق بودم. امیدوارم اینجا هم روزهای خوبی داشته باشم.
- قبول کنید که در فوتبال ایران حداقل از لحاظ نتیجه نتوانستید به نقطه مطلوبی برسید. اینطور نیست؟
من همیشه گفتهام هر مربی اشکالاتی دارد. اما آیا در فوتبال ما به مربیان داخلی زمان میدهند؟ خودتان هم خوب میدانید که اینطور نیست.
20 سال من را به خاطر استقلالرشت اذیت کردند. هیچکس ذوبآهن من را ندید. نساجی را هم همینطور. آن وقت گفتند که چرا نساجی را قهرمان نکردهام؟ منظورم از آدمهای مریض افرادی هستند که همیشه سعی داشتند من را تخریب کنند. کسی به حجازی کمک نکرد. در ضمن این فوتبال ما نبود که من را به دیاسترادا معرفی کرد. برخی دوستان نسبت به من محبت داشتند و با شناختی که از کارم داشتند شرایط آمدن من به اینجا را مهیا کردند. حالا دیگر برایم اهمیتی ندارد که عدهای ترانسفر من به اسلواکی را نادیده بگیرند یا بخواهند این اتفاق را کماهمیت جلوه دهند.
- آیا در دیاسترادا موفق میشوید؟
همه تلاشم را به کار میگیرم. سعی میکنم دیاسترادا را امسال به رده پنجم جدول لیگ اسلواکی برسانم. سال گذشته این تیم در رده نهم قرار گرفته است. به همین دلیل صعود چند پلهای برای هواداران و مسئولان باشگاه، نوعی موفقیت محسوب میشود. اینجا مثل فوتبال ایران نیست که مدیران مربی را تحت فشار قرار دهند. درک بالایی از فوتبال و چگونگی پیشرفت تیم دارند.
- اما شما برای رسیدن به این هدف به طور حتم مشکلاتی را نیز پیشرو دارید.درست است نه؟
خب، راستش را بخواهید یک مسئله، سخت من را نگران کرده است. دیاسترادا ذخیره مطمئن ندارد. در ضمن بازیکنان از لحاظ بدنی هم مشکل دارند. البته من مشکل بدنی را تا حدودی حل کردهام. تمرینات پرفشاری ترتیب دادهام. انصاف حکم میکند که بگویم سرمربی تیم هم نهایت همکاری را با من دارد. با هم مشورت میکنیم و البته رفته رفته من هم شرایط فنی تیم را بهتر ارزیابی میکنم.
- آیا توانستهاید با بازیکنان دیاسترادا ارتباط خوبی برقرار کنید؟
بله، روز اول که تمرینات را زیرنظر گرفتم حتی اسم بازیکنان را هم نمیدانستم. اما حالا نام
11 نفرشان را میدانم و قصد دارم ارتباط صمیمانهای با بازیکنان برقرار کنم.
- آقای حجازی، این هفته یک شهرآورد جنجالی را پیشرو دارید.
همینطور است. خودتان مرزبندی سیاسی مجارها و اسلواکها را بهتر میدانید. هواداران تیم ما اکثرا مجارستانی هستند. البته تعدادشان خیلی زیاد است. آنها برای بازیهای ما به استادیوم میآیند و یک صدا سرود ملی مجارستان را میخوانند. اسلواکها نیز نمیپذیرند. خب، همه چیز هم در واقع در دست آنهاست. برای خود مافیایی دارند که کار را کمی سخت کرده است.
- پس با این حساب بازی جنجالی خواهد شد. درست است؟
گرچه براتیسلاوا تیم بسیار خوبی است اما ما سعی میکنیم آنها را شکست دهیم. درست است که در بازیهای رفت و برگشت لیگ قهرمانان اروپا دو بار به آژاکس باختند اما واقعا تیم قدرتمندی هستند. ما کار سختی داریم.
- با سرمربی دیاسترادا مشکلی ندارید؟
نه، اصلا مشکلی ندارم. گارگر در لیگ اتریش هم مربی آتیلا بوده است. ما ارتباط خوبی با یکدیگر داریم.
- دیاسترادا را چطور میبینید؟
ما تیم خوبی داریم. باور کنید همین الان اگر با پرسپولیس و استقلال بازی کنیم هر دو آنها را شکست میدهیم. اینجا بازیکنان ما پول کمتری نسبت به بازیکنان لیگ فوتبال ایران میگیرند اما میدانند که در فوتبال اینجا بهتر دیده میشوند و آینده دارند. اما لیگ فوتبال ایران از حرفهایگری و پویایی فقط پولش را دارد. میلیاردها تومان هزینه میشود اما هیچ اتفاق مهمی در فوتبال ما رخ نمیدهد.
- جالب است. گویا به نتایج تازهای رسیدهاید. اینطور نیست؟
تازه فهمیدهام ما هیچ چیز از اروپاییها کمتر نداریم اما بلد نیستیم پیشرفت کنیم. همیشه با حسادت درصدد تخریب یکدیگر برمیآییم.
- راستی آقای حجازی، گویا قطبی از حرفهای شما سخت دلخور شده است که گفتهاید او فقط یک آنالیزور بود که سرمربی تیم ملی شد.
ببینید، قطبی باید بداند که تیم ملی به همه مردم و اهالی فوتبال تعلق دارد. من حق دارم درباره تیم ملی حرف بزنم. نمیتوانم سکوت کنم و ببینم در بازیهای دوستانه هم با تعداد گلهای بالا شکست میخوریم. تیم ملی باید آبرویش را حفظ کنند؛ همین.